کمپین یک روز بدون گناه

چادرم پرچم من است

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «معلم بی حجاب» ثبت شده است

مبارزه با شیطان

با خدایش عهدی بسته بود:

صبح زود همین که از خانه بیرون رفت گفت: مسابقه می دهیم از الان تاشب، همان لحظه چشمش به دختری که سر کوچه می آمد افتاد....

نگاهش را کج کرد و به شیطان گفت: فعلا یک هیچ به نفع من.....
*******************************************************

می گفت: بیست سال چشمم را کنترل کردم. دیگر خودش عادت کرده بود، هر وقت نامحرمی می آمد خود به خود بسته میشد....
آسوده شده بودم....

خدا چقدر بر من منت گذاشته است....
****************************************************

سرکلاس جواب معلمش را نمی داد.
می گفت: تا حجاب نداشته باشی ما باهم صحبتی نداریم...


(شهید محمد جهان آرا)

شادی روح همه ی شهدا صلوات
اللهم عجل لولیک الفرج...
۶ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
س. خسروی

معلم بی حجاب و شهید ردانی پور

معلم جدید بی حجاب بود. مصطفی تا دید سرش را انداخت پایین. - برجا ! بچه ها نشستند. هنوز سرش را بالا نیاورده بود، دست به سینه محکم چسبیده بود به نیمکت. خانم معلم آمد سراغش. دستش را انداخت زیر چانه اش که « سرت را بالا بگیر ببینم» چشم هایش را بست. سرش را بالا آورد. تف کرد توی صورتش. از کلاس زد بیرون. تا وسط های حیاط هنوز چشم هایش را باز نکرده بود. 


یادگاران، جلد هشت کتاب شهید ردانی پور، ص 10


مطالب مرتبط:

پرستاران بی حجاب و شهید هنرور

اذان به موقع یا بی موقع؟؟!!

اللهم عجل لولیک الفرج...

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
س. خسروی