در حجاب فرضیهای مطرح میشود مبنی بر این که هرچه جامعه باحجابتر باشد، جنسیتر است؛ یعنی طبع و ذات انسان از هر آن چه که از آن منع میشود، نسبت به آن حریصتر میگردد. طبق این نظریه و با استناد به حدیث: «الانسان حریص علی ما منع منه» که سندیت آن نیاز به بررسی دارد؛ فرض می شود که انسان وقتی ممنوعیتی پیدا میکند، حس کنجکاویاش تحریک شده و علاقه بیشتری به انجام آن کار پیدا میکند و علاقمند است که آن عمل ممنوع را انجام دهد. لذا هر چه جامعه باحجابتر باشد از آن طرف جنسیتر خواهد بود.
در واقع طرفداران این نظریه با قیاس جوامع اسلامی و غربی معتقد هستند که در جوامع غربی به دلیل آزادی پوشش، زنان به راحتی در اجتماع فعالیت می کنند و نگاه جنسی به آن ها در مقابل با جوامع اسلامی که زنان با پوشش کامل حاضر می شوند بسیار کمتر است و نتیجه می گیرند که حجاب علاوه بر ایجاد محدودیت برای زنان سبب افزایش نگاه و میل جنسی مردان شده و اسباب آزار و تضییع حقوق هر چه بیشتر زنان را در جوامع اسلامی فراهم می کند. در این نوشتار به بررسی مسئله حجاب و ارتباط آن با جنسی شدن نگاه به زنان می پردازیم:
ریشه تمام مشکلات بشر در ناکامی جنسی
در روانشناسی جدید و مخصوصا در مکتب روانکاوی فروید روی محرومیت ها و ناکامی ها بسیار تکیه شده است. فروید می گوید: ناکامی ها معلول قیود اجتماعی است و پیشنهاد می کند که تا ممکن است باید غریزه را آزاد گذاشت تا ناکامی و عوارض ناشی از آن پیش نیاید. برتراند راسل نیز در کتاب “جهانی که من می شناسم” می گوید: “اثر معمولی تحریم، عبارت از تحریک حس کنجکاوی عمومی است. این تأثیر، هم در مورد ادبیات مستهجن و هم در موارد دیگر مصداق دارد.
در مقابل این تفکر، شهید مطهری در کتاب مسئله حجاب درباره ی نیازها و خواسته های انسان بیان می دارد که حاجت های طبیعی انسان بر دو قسم است: یک نوع حاجت های محدود و سطحی است، مثل خوردن، خوابیدن. در این نوع از حاجت ها همین که ظرفیت غریزه اشباع و حاجت جسمانی مرتفع گردد، رغبت انسان هم از بین می رود و حتی ممکن است به تنفر و انزجار مبدل گردد. ولی یک نوع دیگر از نیازهای طبیعی، عمیق و دریا صفت و هیجان پذیر هستند مانند پول پرستی و جاه طلبی که سیری ناپذیرند.
شهید مطهری غریزه جنسی را نیز شامل دو جنبه دانسته است، از نظر حرارت جسمی آن را در دسته خواسته های اشباع پذیر دانسته که از این نظر یک زن یا دو زن برای اشباع یک مرد کافی است. ولی از نظر تنوع طلبی و عطش روحی آن را خواسته سیری ناپذیر می داند و بیان می دارد که خود راسل در کتاب زناشوئی و اخلاق اعتراف می کند که عطش روحی در مسائل جنسی غیر از حرارت جسمی است. آن چه با ارضاء تسکین می یابد حرارت جسمی است نه عطش روحی.
ایشان در کتاب مسئله حجاب با بیان این که حدیث: «الانسان حریص علی ما منع منه» نیازمند به توضیح دارد، می گوید: «انسان به چیزی حرص می ورزد که هم از آن منع شود و هم به سوی آن تحریک شود، به اصطلاح تمنای چیزی را در وجود شخصی بیدار کنند و آن گاه او را ممنوع سازند.» اما اگر امری اصلا عرضه نشود یا کمتر عرضه شود، حرص و ولع هم نسبت بدان کمتر خواهد بود.
رابطه مستقیم میان امکانات جنسی و رضایت مندی جنسی
حجت الاسلام زیبایی نژاد دانشآموخته و استاد حوزه، محقق و پژوهشگر حوزه زنان و خانواده در این زمینه می گوید: «در مباحث اقتصادی، امنیتی و جنسی یک خط فرضی داریم به نام آستانه رضایت مندی و آستانه امنیت. زمانی یکی از مسئولین نیروی انتظامی میگفت جمعیت تهران و پاریس تقریباً به یک اندازه است، اما میزان سرقتهای اتومبیل که در پاریس میشود سه برابر تهران است؛ و از طرفی میزان استفاده از دزدگیر ماشین در تهران چند برابر پاریس است. این امر گویای آن است که امنیت در تهران بیشتر است، ولی احساس امنیت کمتر است.»
معادله احساس رضایت مندی از زندگی مساوی است با یک خط کسری که صورت آن امکانات و مخرجش توقعات و انتظارات است؛ اگر امکانات بیش از توقعات باشد، رضایت مندی از زندگی بالا میآید، ولی اگر امکانات را زیادتر کنیم و از طرفی توقعات بیشتر از امکانات رشد کرد، احساس رضایت مندی از زندگی کم میشود. در بحث رضایتمندی جنسی نیز به همین منوال است؛ زمانی که امکانات و انتظارات جنسی فرد به حد تعادل برسد، رضایت مندی جنسی حاصل میشود، اما اگر سطح توقعات جنسی را بالا آوردید و امکانات ثابت ماند یا به همان اندازه رشد نکرد، رضایت مندی جنسی کم میشود.
باز شدن فضای جامعه سبب کاهش رضایت مندی جنسی می شود
ایشان در مورد این احساس رضایت مندی در جوانان نسل قبل می گوید: «صد سال قبل فرد با خوردن یک دیزی ساده احساس رضایت مندی میکرد، ولی حالا شما انواع غذاها را هم میچشید ولی رضایت کمتری دارید. هم چنین مردها قبل از زمان کشف حجاب در خیابان یک سری خانم با روبنده میدیدند و تحریک جنسی این افراد برای آن ها کم بود. قدرت مقایسه این خانمها با همسر خود را نیز نداشتند.
بعد از کشف حجاب، وضعیت جامعه طوری شد که مردها روزی چندین رقم زن میدیدند و با همسر خودشان مقایسه میکردند؛ در نتیجه مطالبهشان افزایش پیدا کرد، ولی همسرشان همان همسر دیروزی و امکاناتشان همان امکانات سابق بود؛ لذا احساس رضایت از زندگی جنسی کم شد. به تعبیر دیگر هر چه فضای جامعه بازتر شود، آستانه رضایت مندی جنسی بالاتر میآید و فرد بایستی انرژی بیشتری صرف کند تا به رضایت مندی جنسی برسد. یک زمانی شخص با رابطه عادی با همسرش احساس رضایت میکرد، اما الان بهانهگیری مرد نسبت به همسرش زیادتر میشود و دیگر همسرش برایش جذابیتی ندارد. این اتفاق، اتفاق بدی است؛ یعنی ما بایستی خط آستانه رضایت مندی جنسی را متناسب با امکانات، تسهیلات، و به تعبیری بازار عرضه و تقاضا متعادل کنیم، ولی اگر این تعادل بهم خورد، مشکل ایجاد میکند.
میل جنسی هدیه خداوند برای تن دادن انسان به ازدواج
ایشان با بیان این مطلب که غریزه جنسی ودیعه ای برای بقای نسل انسان از طرف خداوند است می گوید: «در واقع انسان غریزهای انکار ناپذیری دارد به نام غریزه جنسی. اگر من در یک اتاق تنها باشم و یک شیشه شراب هم کنار من باشد، آیا ماندن من در آن اتاق در بسته حرام است؟ خیر. اما اگر در یک اتاق در بسته کنار یک نامحرم باشم و مثلاً در حال مباحثه علمی قرآنی هم باشیم، میگویند؛ حرام است. (و بعضیها می گویند خلاف احتیاط است.) تفاوت این دو موضع چیست؟ این است که در طبیعت انسانی خوردن شراب نهادینه نشده، بلکه انسان میل به خوردن مایعات دارد تا تشنگی و عطشش را مرتفع کند، نه این که میل به خوردن شراب داشته باشد، ولی میل جنسی در نهاد بشر قرار داده شده است؛ یعنی از درون دارد ما را به سمت عمل تحریک میکند.
خداوند این نیاز جنسی را در وجود بشر قرار داده تا او را به سمت رابطه زناشویی و تشکیل خانواده هدایت کند. چون اگر قرار بود زندگی خانوادگی منشأ محاسباتی داشته باشد، بسیاری از افراد تشکیل خانواده نمیدادند؛ یعنی حساب میکردند و میدیدند با زن گرفتن باید مخارج یک زندگی را تأمین کنند، اگر فرزندانی به خانواده اضافه شد، باید تا بزرگسالی فرزند از او حمایت مالی داشته باشند و …، ولی وقتی نیاز جنسی و نیاز به آرامش روانی آدم را تسخیر میکند، خیلی به این پیامدهایش فکر نمیکند. پس کارکرد این غریزه دوام نسل بشر است. البته در روابط خانوادگی نشاط هم ایجاد میکند، حتی به سلامت بدن کمک میکند و مواردی از این دست. این نیاز جنسی باید در حدی باشد که از یک طرف فرد را به زندگی زناشویی تشویق کند و از طرف دیگر آنقدر افسار گسیخته نشود که دیگر در خدمت عقل نباشد. قوه شهوت باید در خدمت عقل باشد تا به بیراهه نرود و بتواند موجب تقویت رابطه زناشویی شود.»
هرزگی جنسی ره آورد عدم تعادل در بازار عرضه جنسی
حجت الاسلام زیبایی نژاد با تشریح وضعیت امروز جامعه بیان داشتند: «در جامعه جدید که تحریکات جنسی افزایش پیدا کرده است، میگوییم بایستی اصلاحات فرهنگی را به گونهای در جامعه تقویت کنیم که جامعه نسبت به تعدد زوجات و ازدواج موقت با مدارای بیشتری عمل کند؛ یعنی الان با جامعهای مواجه هستیم که فقط در سال ۱۳۹۱، ۱۴۳۰۰۰ زن در آن مطلقه شدهاند؛ این زنان مطلقه نیاز عاطفی، نیاز اقتصادی و نیاز جنسی دارند. از طرفی تعدادی از زنان همسر خود را از دست دادهاند، و تعدادی نیز سن ازدواجشان بالا رفته و در مسیر عادی نمیتوانند همسر پیدا کنند. اگر عطش ازدواج در این ها زیاد باشد، ممکن است در مسیر غیرعادی (عشوهگری و…)، نیازهای خود را مرتفع کنند و اگر انضباط اخلاقی داشته باشند، با فشار عصبی دست و پنجه نرم میکنند. در چنین وضعیتی که بازار عرضه زیاد است و تقاضای جنسی متناسب با آن نیست، هرزگی جنسی از ناحیه متقاضیان زیاد میشود.
عدم ازدواج در سن جوانی سبب رفتارهای اجتماعی ساختارشکنانه می شود
ایشان رفتارهای تند سیاسی جوانان را ناشی از عدم ازدواج دانسته و می گویند: «اول انقلاب میشل فوکو به ایران آمد. آقای دکتر داوری جلسهای با ایشان داشتند. آقای فوکو به آقای داوری گفتند نظریه جنسی حکومت شما چیست؟ ایشان بحث ازدواج و تشکیل خانواده را مطرح کردند. فوکو گفت که منظور من این نیست؛ ازدواج در همه آیینها وجود دارد، بلکه منظورم این است که نیاز جنسی جوانان را چطور پاسخ میدهید؟ بعد گفته بود نیاز جنسی جوانان در هر حکومتی پاشنه آشیل آن است. بسیاری از رفتارهای تند سیاسی، بسیاری از رفتارهای اجتماعی ساختارشکنانه، و… برای این است که جوان در سن ازدواج، ازدواج نکرده و فضای جنسی برای او تبدیل به فشار عصبی شده است.
اما متأسفانه میبینیم افرادی در نظام در مسند برنامهریزی اجتماعی مینشینند که احساساتشان از عقلشان بیشتر است و نمیتوانند مصلحت را در مقیاس کلان تشخیص دهند؛ این گونه نمیتوان حکومتداری کرد. مثلاً به یکی از اعضای فراکسیون زنان در مجلس ششم گفته بودند که فلان مشکل را با تعدد زوجات برطرف میکنیم. ایشان به جای این که پاسخ علمی بدهد، میگوید مشکلی که با تعدد زوجات بخواهد حل شود، همان بهتر که حل نشود.»
بالارفتن نقطه تحریکپذیری جنسی سبب ایجاد تنوع در رابطه جنسی می شود
ایشان ضمن بیان خاطره ای در این زمینه بیان داشتند: «یکی از آپاراتچیهای سینما در زمان قبل از انقلاب تعریف میکرد؛ آن زمان که تازه فیلمهای غیر اخلاقی به سینما آمده بود و من در پرده سینما آن ها را نمایش میدادم، زمان پخش فیلم به جمعیت نگاه میکردم و عکسالعمل آن ها را بررسی میکردم.
در اوایل ورود فیلمهای غیر اخلاقی، اگر لباس زن بازیگر کمی بالا میرفت، جمعیت به هیجان آمده و دست و سوت میزدند، ولی بعد از چند سال که دیگر برای جامعه عادی شده بود، تماشاگران حتی در صحنههای تقریباً برهنه نیز عادی برخورد میکردند؛ یعنی نقطه تحریکپذیری جنسی از یک نقطه به نقطه بالاتر منتقل شده و این خیلی بد است؛ یعنی جامعه دیگر از چهره عادی زن تحریک نمیشود و باید زن برهنه ببیند، حتی به یک جایی میرسد که از برهنگی زن هم تحریک نمیشود، لذا راههای متنوع در رابطه جنسی را امتحان میکند؛ رابطه خشن، رابطه با حیوانات، رابطه با اشیاء، رابطه با عروسکهای بزرگ باز هم برایش مهیج نیست و میرود سراغ همجنسگرایی.»
اسلام و آموزش نکات جنسی در سطح خانواده و اجتماع
◄آموزش نکات جنسی به تک تک اعضای خانواده: اسلام این دین جامع که در همه ابعاد زندگی بشر دارای قوانین و مقررات است در ارتباط با مسائل جنسی برای حفظ این نهاد خانواده توصیه های برای اعضای خانواده برای حفظ نظام خانواده آورده است. در اسلام بحثی مطرح میشود به نام تسهیلگردانی جنسی، یعنی شخص زمانی که از خانه خارج میشود، نبایستی تشنگی مفرط جنسی داشته باشد. اسلام در واقع در کنار ایجاد این گونه محدودیتها، راههای حلال را تسهیل میکند؛ میگوید در سنین پایینتر ازدواج کنید، آداب ارتباط زناشویی را به همسران میآموزد، به مرد میگوید در رابطه جنسی مانند خروس نباش که به سرعت نیازش را برطرف میکند، نیاز تو با همسرت متفاوت است؛ تو زودتر به نقطه ارگاسم میرسی و همسرت دیرتر، لذا رابطه جنسی را طولانی کن تا او هم نیازش را تأمین کند، به زن میگوید تو هم شوهرت را تحریک کن؛ یعنی جدای از تمکین جنسی، از مستحبات است که زن شوهرش را به خود جذب کند و او را تحریک نماید، مهارتهای ارتباطی را به زن و مرد یاد میدهد.
به مرد توصیه میکند خود را آراسته کن که این آراستگی مرد باعث بالارفتن عفت زنان میشود، به پدر و مادر توصیه میکند دختران را از سنین نوجوانی به خانه همسر بفرستید؛ چون اگر میوه را زمان به ثمر رسیدنش نچینیم، فاسد میشود، و یا توصیه میکند برای پسرانتان زود همسر اختیار کنید و حتی از فقر نترسید که خداوند روزیرسان است و… این ها را مطرح میکند تا شخص نیازهایش را در خانواده پاسخ دهد، اما اگر باز هم مشکل مرتفع نشد، اسلام سوپاپ اطمینانهای حلالی نیز قرار داده است.
◄ تسهیلگردانی جنسی حلال در جامعه: حالا موقعی که میخواهیم در سطح کلان جامعه برنامهریزی اجتماعی داشته باشیم، اگر حکومت فقط بر محدودیتها برنامهریزی کند، یعنی مثلاً بگوید “حجاب لازم است”، “با نگاه نامشروع مقابله میکنیم”، “هرکسی زنا کرد حد بر وی جاری میکنیم”، و… ولی به تسهیلگردانی جنسی حلال در جامعه توجه نکند، جامعه تعادل خود را از دست میدهد و مقاومت اجتماعی تولید میشود، یعنی جامعه جوان نیاز جنسی دارد و نیاز جنسی او نادیده گرفته شده است. ایجاد این محدودیتها بدون در نظر گرفتن تسهیلگردانی ازدواج و سوپاپهای اطمینان، جامعه را در حالت انفجار قرار میدهد و این انفجار خود را به صورت مطالبه جنسی مستقیم (روابط جنسی و مزاحمتهای جنسی) و یا غیرمستقیم (فشارهای عصبی و…) نشان میدهد. شما ببینید جوان قبل از ازدواج در دانشگاه رفتار سیاسی تندی دارد، وقتی ازدواج کرد آرام میشود، امید به آینده در او بالا میرود، تعلقاتش بیشتر شده و شخصیت جدیدتری پیدا میکند.
رابطه میان پنبه و آتش یک واقعیت است
جامعهای که از نظر جنسی سیراب است، یعنی عطش جنسی آن کنترل شده و جامعهای که غیرت و قانونمداری در آن حکم فرماست، نگاه جنسی تعدیل شدهای به زن خواهد داشت، ولی هیچ گاه نبایستی نگاه جنسی از بین برود. یک دیدگاه درباره رابطه زن و مرد این است که رابطه بین زن و مرد مثل پنبه و آتش است و باید همیشه از هم دور نگاه داشته شوند، برخی هم میگویند نگاه زن و مرد به یکدیگر باید صرفاً انسانی باشد نه جنسی. بنده میگویم کسی این نگاه را دارد که حواسش نباشد زن و مرد در نهاد خود کشش جنسی نسبت به یکدیگر دارند و حتی اگر سیراب جنسی هم باشند و در محیط اجتماعی کنار هم قرار بگیرند، تحریک جنسی وجود دارد؛ مگر این که قدیس باشند یا بیمار.
در جامعه ۷۷ میلیونی ما ممکن است ۵ هزار نفر قدیس باشند؛ ولی نمیشود نسخه جامعه را براساس این استثنائات نوشت. واقعیت این است که تا وقتی این کشش درونی و این غریزه جنسی بین زن و مرد وجود دارد، پس هم نشینی بین آن ها بدون مخاطره نیست.
بزرگان دین در برخورد با نامحرم به مقدار ضرورت اکتفا می کردند
در آموزههای دینی گفتهاند که تلاشتان در راستای کاستن از هم نشینی غیرضروری باشد؛ نگفتند حرام است، ولی گفتهاند اگر ضرورتی ندارد، مستحب است مرد و زن نامحرم با یکدیگر حرف اضافه نزنند. امیرالمومنین هنگام جوانی به زنهای جوان سلام نمیکردند و صرفاً زمانی که آن ها سلام میکردند، جواب سلام میدادند. درحالی که ثواب پیشقدم شدن در سلام بسیار بالاتر از جواب سلام دادن است و میفرمودند: ممکن است به خاطر شنیدن صدایشان تشویق بشوم سلام کنم.
زمانی حضرت عیسیبنمریم(ع) در طوفان میمانند؛ غاری را در نزدیکی میبینند و میخواهند به آن جا پناه ببرند. میبینند که زنی هم به آن جا پناه آورده است، بر میگردند و به سمت غار دیگری حرکت میکنند؛ میبینند که یک حیوان درنده در آن غار است؛ ذکر و دعایی میخوانند که آن حیوان آرام شود و سپس در آن غار میمانند؛ یعنی راضی نمیشوند با یک زن نامحرم در یک محیط خلوت باشند. لذا رابطه میان پنبه و آتش یک واقعیت است؛ اگر محیط اجتماعی را به گونهای تنظیم کنیم که این پنبه خشک باشد، به سرعت آتش میگیرد؛ ولی اگر آن را خیس نگه داریم با نزدیک شدن به آتش هم به راحتی نمیسوزد. حال اگر اقتضای فضای اجتماعی این باشد که زن حضور اجتماعی داشته باشد، باید تدبیری اندیشید که پنبه خیس نگاه داشته شود که این مهم با حفظ حجاب، محیط سالم، فضاهای آموزشی علمی استاندارد و… فراهم میشود.
منبع
۱_کتاب مسئله حجاب شهید مرتضی مطهری (ره)
۲_مصاحبه اختصاصی با حجت الاسلام زیبایی نژاد _ سایت مهرخانه _ ۲۲/۴/ ۱۳۹۲
اللهم عجل لولیک الفرج...
لینک منبع:با حجاب